جدول جو
جدول جو

معنی راسته پشت - جستجوی لغت در جدول جو

راسته پشت
ستبر و استوار، پشت راست، با خیال راحت
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گسسته پشت
تصویر گسسته پشت
شکسته پشت، کنایه از بی پشت و پناه
فرهنگ فارسی عمید
(گُ سَسْ تَ / تِ پُ)
بی مدد. بی پشت و پناه:
همی شدند به بیچارگی هزیمتیان
گسسته پشت و گرفته گریغ را هنجار.
عنصری
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ پُ)
لاک پشت و کشف را گویند. (برهان). سوراخ پا. سولاخ پا. باخه. سلحفات:
لقمه خور چرب کرد، زو فلک کاسه پشت
ورنه شدی خشک شیر دایۀ اطفالگان.
سیف اسفرنگی (از جهانگیری).
، کنایه از آسمان هم هست. (برهان) (آنندراج). کنایه از فلک. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
بی پناه بی یار بی مدد: همی شدند به بیچارگی هزیمتیان گسسته پشت و گرفته گریغ را هنجار. (عنصری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه پشت
تصویر کاسه پشت
لاک پشت کشف سنگپشت: (لقمه خور چرب کرد زو فلک کاسه پشت ور نه شدی خشک شیر دایه اطفال کان) (سیف اسفرنگی)، آسمان فلک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه پشت
تصویر کاسه پشت
((~. پُ))
لاک پشت، سنگ پشت، کنایه از آسمان، فلک
فرهنگ فارسی معین
سنگ پشت، لاخه، لاک پشت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
روستایی از دهستان چهاردانگه ی هزارجریب ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی